خرید بک لینک: رییس مرکز عربی پژوهش های فضای مجازی مصر معتقد می باشد که آمریکا بیشترین سود را از هرج و مرج فعلی در استفاده از داده های شخصی میلیونها کاربر می برد.
به گزارش خرید بک لینک به نقل از مهر، دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی پژوهشگاه فضای مجازی در گفت وگویی اختصاصی با دکتر عادل عبد الصادق، رییس مرکز عربی پژوهش های فضای مجازی در مصر، آخرین نظرات این پژوهشگر را درباره مسائل مختلف فضای مجازی جویا شد. دکتر عادل عبد الصادق پژوهشگر شاخص مصری در عرصه مطالعات فضای مجازی است که پژوهش هایش حوزه های روابط بین الملل، فضای مجازی و تروریسم الکترونیک را در بر می گیرد. «دموکراسی دیجیتال»، «مفاهیم و ابزارهای اثرگذار گروههای مجازی» و «فضای مجازی و روابط بین الملل» تعدادی از آثار او دراین زمینه است. همچون کارهای وی در حوزه فضای مجازی «عضویت در جمعیت بین المللی اینترنت ISOC در سوئیس» و «عضویت در کمیته مشورتی انجمن عربی حکمرانی اینترنت» است. وی هم اکنون مؤسس و رییس «مرکز عربی پژوهش های فضای مجازی» در مصر است. سعید مهدیان کارشناس دفتر مطالعات اسلامی پژوهشگاه فضای مجازی، در مصاحبه اختصاصی با این پژوهشگر شاخص فضای مجازی، مطالبی چون «آینده فضای مجازی»، «قوانین فضای مجازی» و «راهکارهای حفظ حاکمیت کشورها در فضای مجازی» را عنوان کرده و از آخرین آرا و نظریات این پژوهشگر باخبر شده است. آینده فضای مجازی * فضای مجازی بعنوان حقیقتی غیرقابل انکار با زندگی ما آمیخته شده است و از جانب دیگر، بعنوان عرصه جدیدی در روابط بین الملل وارد شده است که می تواند ابزارهای قدرت را در دست گیرد. شما آینده فضای مجازی را به چه صورت تصویر می کنید؟ – در حقیقت برای پاسخ به این پرسش ها، باید به این نکته اشاره نمود که بطور کلی فضای مجازی درحال تحول است و چنانکه می گویند، جهان به سمت نسل سوم وب پیش می رود و یکی از مهم ترین نشانه های آن متاورس است. به نظر من متاورس، الگوی جدید کارکرد فضای مجازی یا محیط مجازی است. ممکنست پنج تا ده سال زمان لازم باشد تا محیط مجازی جدید ساخته شود و برای اتصال به اینترنت از همه ابزارهای رابط بی نیاز شده، ارتباط مستقیم و مجازی باشد. بدین جهت فناوری فضای مجازی به سمت نسل جدید و نسل سوم توسعه می رود که ناشی از تحولات و تغییرات مهمی است، مانند نظامی ساختن فضای مجازی و افزایش بیش از نیاز تعداد کاربران، که نیاز به زیرساخت بزرگ و بایسته های جدیدی دارد، و در پی آن شرایطی پیش می آید که به این تغییر می انجامد. در این تغییر، شاهد درگیری اولیه میان ابرشرکت های فناوری و قدرت های بین المللی بر سر آینده، الگو و چارچوب جدید فضای مجازی و محیط مجازی جدید هستیم که سومین جهش عصر دیجیتال خواهد بود و اثرات قابل توجهی بر فرد، جامعه و دولت به همراه دارد. قوانین بین المللی فضای مجازی * نظر شما در مورد مقررات بین المللی فضای مجازی چیست؟ چطور میتوان با اقدامات خودسرانه آمریکا در حذف برخی از سایت ها یا پلت فرم ها و تحریم برخی شرکتها مقابله و در مجامع جهانی دادخواهی کرد؟ – درباره قوانین فضای مجازی هنگامی که سخن از ایده قوانین یا ساختارهای حاکم بر فضای مجازی است، باید به دو جنبه مهم اشاره کرد: نخست فناوری ها و پروتکل هایی است که اینترنت را از جنبه های فنی و تکنولوژی، پشتیبانی می کند. خروج از این فنآوری ها و پروتکل ها و عدم استفاده از آنها بسیار دشوار است، برای اینکه آنها به خودی خود مشخصات فنی پروسه راه اندازی هستند. در مورد قوانین تنظیم کننده استفاده از فضای مجازی، در حقیقت، مجموعه قوانینی وجود دارد که یک جنبه مقطعی را بیان می کند، مانند کنوانسیون جرایم سایبر، مشهور به کنوانسیون بوداپست، برای مبارزه با جرایم سایبری که در سال ۲۰۰۱ تهیه شد و شامل کشورهای اتحادیه اروپا و همسایگان آن می شود. ناتو نیز یک سند راهنما برای ساماندهی عملیات مجازی و الکترونیکی در فضای سایبری، برای مقابله با نظامی سازی فضای مجازی یا احتمال حمله به کشورهای عضو ناتو از طرف کشورهای خارج از پیمان و موارد مشابه، تنظیم کرده است. من فکر می کنم جهان حالا درحال رسیدن به درک جدیدی از تنظیم فضای مجازی است، تصویب قوانین داخلی برای فضای مجازی نشان از این درک جدید دارد. این قوانین اهتمام در تنظیم روند استفاده و مبارزه با استفاده های غیر صلح آمیز از فضای مجازی، مانند جرایم الکترونیکی، تروریسم الکترونیکی، تهدید به خشونت، نفرت و امثال آن، دارد. در سطح منطقه ای نیز گروههای بسیاری، وابسته به سازمان های منطقه، اهمیت وضع قوانین منطقه ای را برای تعامل در فضای مجازی و تقویت همکاریهای متقابل برای مقابله با تهدیدات سایبری رو به افزایش، مانند باج خواهی که از سال قبل بطور شایان توجهی بالا رفته است، توسط سازمان های متبوع خود درک کرده اند. از ین جهت، قوانین فضای مجازی در حقیقت با توسعه ساختارهای قانون گذاری داخلی و منطقه ای، سطح این قوانین را افزایش داده است. در سطح بین المللی، تغییر دیگری رخ داده است، سازمان ملل، از آن رو که ارتباط تنگاتنگی با روند صلح و امنیت بین المللی پیدا کرده است، به اهمیت نقش کلیدی خود در تنظیم فضای مجازی پی برده است. این ارتباط تنگاتنگ در آخرین نسخه انجمن عصر اینترنت و نیز پروژه همکاری دیجیتال جهانی بمنظور افزایش بهره مندی از محیط دیجیتال و کوشش برای کاهش اثرات منفی فضای مجازی و ممانعت از تبدیل فضای مجازی به عرصه حل و فصل منازعات بین المللی یا عرصه ای برای غلبه سارقان و هکرها و امثال آن، دیده می شود که روند پایداری خدمات، اقتصاد و امنیت بین المللی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. چالشی که وجود دارد این است که چه قوانینی را می توان برای فضای مجازی وضع کرد. اختلاف سیاسی زیادی میان دو ابربلوک وجود دارد، یک بلوک به رهبری روسیه و چین در مقابل بلوک دیگر، آمریکا و هم پیمانانش، که فضای مجازی را از یک عرصه باز به جزیره های پراکنده تبدیل نموده است و هر کشور با جهت دهی های خود، به بومی سازی فضای مجازی و جداسازی آن از اینترنت جهانی و سپس کنترل و وضع قوانین خاص برای آن، توسط حکومت محلی می پردازد. باید به این نکته اشاره کنم که این تغییرات دارای بعد سیاسی است نه فنی. بدین سبب وقتی می خواهید قانونی را اجرا کنید باید با خیلی از هنجارها سازگار باشد و بر اقتضائات و مفاهیم جرایم سایبری اتفاق نظر باشد. برای مثال، هنگامی که چین یک فعالیت الکترونیکی را مجرمانه می داند، باید این فعالیت در کشورهای دیگر نیز مجرمانه محسوب شود، برای اینکه این هماهنگی، فرصت های همکاری بین المللی، همکاری کشورها در مسائل مختلف و جلوگیری از کارهای تروریستی و مجرمانه را در فضای مجازی می افزاید. همین طور در فضای مجازی چالش میان بالکانیزه شدن (تبدیل شدن به جزیره های پراکنده) در مقابل جهانی شدن وجود دارد. پارادوکس عجیب دراین باره آنست که چین با آنکه از ایده بالکانیزه شدن فضای مجازی حمایت می کند، از فضای مجازی برای نفوذ به بازارهای آمریکا و غرب و انتقال شرکت های خود از داخل چین در سطح جهانی بهره برده است. به این جهت جهانی شدن و فضای مجازی بازیچه قدرت های بین المللی برای دستیابی به اهداف راهبردی و سیاسی آنها شده است. ابرشرکت های فناوری * آیا در آینده می توان با اقدامات خودسرانه برخی شرکتها همانند فیس بوک برخورد کرد؟ – ابرشرکت های فناوری به طرف سوم و بسیار مهمی تبدیل گشته اند، برای اینکه خدمات فرامرزی ارائه می کنند، میلیونها کاربر در سراسر جهان دارند و حجم بسیار زیادی از داده های شخصی میلیونها کاربر را در اختیار دارند که می توان از آن برای دستیابی به اهداف سیاسی، تجاری یا راهبردی استفاده نمود. حالا ابرشرکت های فناوری نقش اساسی و کلیدی در کارهای بین المللی یافته اند و می توانند آینده فضای مجازی و نحوه ساماندهی پروسه کاربری را ترسیم کنند. برای مثال می توان به تلاش اخیر کشورهای اتحادیه اروپا برای گرفتن مالیات بر درآمدهای دیجیتال ابرشرکت های فناوری اشاره نمود که در خیلی از کشورهای جهان خصوصاً کشورهای اتحادیه اروپا کسب درآمد می کنند، بدون آنکه مبلغی به این کشورها پرداخت کنند، مالیاتی که می تواند افزایش روند توسعه را در پی داشته باشد. به این جهت تصور می کنم، این روند جهانی برای ساماندهی مجدد رابطه ابرشرکت های فناوری فرامرزی و دولت های مستقل، که از اتحادیه اروپا شروع شد، ادامه یافته، در تمام جهان توسعه می یابد. نتیجه این روند یکی از این دو صورت خواهد بود؛ یا این ابرشرکت ها دفتر محلی خودرا در کشورهای مستقل تأسیس می کنند و تابع قانون سرمایه گذاری خارجی می شوند که پروسه وضع مالیات و همکاری شرکت های خارجی را تنظیم می کند، یا بصورت مجازی به فعالیت ادامه می دهند که از طرف کشورهای عامل و نیز کشورهای دارای انبوه کاربران، مجازات یا جریمه می شوند. شاید راز موفقیت اروپا در این باشد که اتحادیه اروپا یکپارچه حرکت کرد، و سپس شرکت های رسانه های اجتماعی زیر نظر آن شکل گرفت تا از هرج و مرج استفاده از داده های شخصی، بهره برداری کند. این مسئله منجر به اختلافات آرامی بین این اتحادیه و آمریکا بر سر تعامل با ابرشرکت های فناوری شد. چنانکه می دانیم این شرکتها هستند که از هرج و مرج استفاده از داده های شخصی، سود می برند. شرکت هایی که در اصل، آمریکایی هستند و مالیات آنها به خزانه آمریکا می رود، به این جهت آمریکا بیشترین سود را از هرج و مرج فعلی در استفاده از داده های شخصی میلیونها کاربر می برد. برای مقابله با این ابرشرکت های فناوری، باید راهبردهای ملی برای نهضت علمی و فناوری داشته باشیم، بطور مثال جایگزین هایی برای اپلیکیشن های شبکه های اجتماعی داشته باشیم، تلاش نماییم از بازار بزرگ کشورهای عربی یا اسلامی استفاده نمائیم. امروزه نیاز فراوانی به شبکه های اجتماعی مختلف احساس می شود تا از وضعیت تحقیرآمیزی که حالا جهان شاهد آنست خارج شویم و به سمت شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک حرکت نماییم، خصوصاً آنکه شرکت متا با دارا بودن سکوهای دیجیتال فراوان، به این حقارت می افزاید. این تحقیر از یک سو به مصرف کننده و از طرف دیگر به فرصت های کشورها در اعمال حاکمیت مجازی خود بر کارهای این ابرشرکت های فناوری لطمه رسانده است. ابرشرکت هایی که می توانند با رعایت استانداردهای ملی، داخل خاک هر کشور به ایجاد مراکز داده ای اقدام نمایند که حاوی داده های میلیونها کاربر داخلی باشد و این فرصتی برای دولت می باشد تا از این داده ها در پروسه توسعه و پیشرفت بهره ببرد. حاکمیت کشورها * چه راهکارهایی برای حاکمیت کشورهای مستقل، جهت حفظ موجودیت خود در عصر فضای مجازی ارائه می دهید؟ – به نظر من اعمال حاکمیت به مفهوم سنتی آن در عصر دیجیتال بسیار دشوار است و باید نقش دولت را بازتعریف کرد. حالا دیگر دولت نقش اصلی را در پروسه امنیت و دفاع ندارد. برای اینکه از یک سو، تهدیدهای مجازی فرامرزی هستند، بدین سبب دولت برای مقابله با این تهدیدها باید با سایر طرف های فرامرزی همکاری کند. از طرف دیگر، تهدیدهای مجازی بر فعالان داخلی دولت، مانند دولتمردان یا مسئولان داخلی امنیت مجازی اثرگذار شده است. به این جهت دولت باید با همه طرف های داخلی در ارتقای امنیت و سلامت زیست بوم مجازی همکاری کند. راه اندازی اینترنت اسلامی یا عربی * آیا شما با اینترنت اسلامی مخصوص کشورهای اسلامی و عربی موافق هستید؟ درباب راه اندازی اینترنت اسلامی یا اینترنت عربی یا امثال آن، به نظر من این مساله از چارچوب مسائل هویتی و ایدئولوژیک خارج است و به مسائل فنی و عملیاتی مربوط می شود. به این معنا که وقتی برای رشد بازار عربی یا اسلامی، صرف نظر از هویت دینی آن، تلاش می نماییم، می توان، بطور مثال، از این بازار بزرگ با میلیونها کاربر شبکه های اجتماعی غربی برای تبدیل آن به زمینه های اجتماعی جایگزین بهره برد. این جایگزینی می تواند با صیانت از داده های شخصی و امکان استفاده از سکوهای جدید در پروسه توسعه، برای جوامع عربی و اسلامی مفید باشد. با همه انتقاداتی که غرب به نظارت چین بر سکوهای دیجیتال مثل شبکه های اجتماعی وارد می کند، شاید الگوی چین در بکارگیری شبکه های اجتماعی در پروسه توسعه بسیار مهم باشد. به این جهت معتقدم باید حاکمیت دولت از نو تعریف شود و خودرا با تغییرات بزرگ فناوری همگام سازد، تغییراتی که پایه های سنتی دولت را متزلزل ساخته، با تکنولوژی های جدید تعامل دارد، جذبشان کرده و باردیگر آنرا به دولت تبدیل کند. می توان به یک نمونه بسیار مهم اشاره نمود، موضع کشورها در مقابل رمزارزها. در ابتدا کشورها با شک و تردید به رمزارزها نگاه می کردند و آنرا به رسمیت نشناخته، با آن تعامل نمی کردند. ولی حالا کشورها بدین سبب که رمزارزها متکی به فناوری بلاک چین یا زنجیره بلوکی هستند، آنرا به رسمیت می شناسند، صرف نظر از این حقیقت که رمزارزها، به خودی خود تهدیدی برای نقش بانکهای مرکزی در خیلی از کشورها هستند. این امر از طرف دیگری کشورها را بر آن داشت تا رمزارزهای ملی را برمبنای توسعه زنجیره بلوکی یا بلاک چین باردیگر به کار گرفته و احیا کنند. از ین جهت، برخی کشورها دریافتند که برای معامله، نیاز به تولید رمزارز ملی دارند. چنانکه برخی کشورها مبادرت به تولید رمزارز برای معاملات دوطرفه میان خود و کشور دیگر کرده اند، که می توان رمزارز «عابر» میان عربستان و امارات را نام برد، نمونه های دیگری نیز وجود دارد. برخی درون دولت آمریکا در فکر راه اندازی دلار دیجیتال هستند، کشورهای دیگری نیز بطور جدی به این مسئله می اندیشند. اگر حاکمیت به مفهوم حاکمیت بر مردم، زمین و ثروت است، باید گفت این حاکمیت نیاز به بازتعریف دارد، بازتعریف نقش دولت به شکلی که این تغییرات را درک کند، چونکه این تغییرات تمامی ندارد، این چالش ها و تغییرات به دولت، بعنوان تسهیل گر و تنظیم گر پروسه تعاملات مجازی نیازمند است. دولت بعنوان یک عنصر قابل اعتماد، می تواند همه ذینفعان را گرد هم آورد تا درباره آینده فضای مجازی و آینده تعاملات بشری در فضای مجازی به بحث و گفتگو بپردازند، گفتگویی که می تواند در خدمت توسعه اقتصادی باشد، خصوصاً آنکه حالا اقتصاد دیجیتال به بخش اساسی توسعه اقتصاد جهانی تبدیل گشته است و کشورهایی که تا حالا به منابع طبیعی می اندیشیدند، به سمت توسعه خلاقیت و نوآوری در جوانان خود روی آورده اند تا در جامعه جهانی نقش فعالی داشته باشند. فکر می کنم فضای مجازی درحال تغییر است، حاکمیت دولت درحال تغییر است و باید بازتعریف شود. دولت باید به حجم این تغییرات پی ببرد تا بتواند روند آثار منفی را کنترل کند و دستاوردهایی را از تعامل با تغییرات شتابان فناوری کسب کند. شاید بتوان به متاورس اشاره نمود. متاورسی که تحول بزرگی در تولید نسل جدیدی از اینترنت شکل می دهد. عنصر تردید در استفاده از این فنآوری ها، خطرناک بودنش برای مردم و چنین مسائلی و کاستن از این فنآوری ها، می تواند در واکنش جوامع عربی و اسلامی به تعامل با این دستاوردهای جدید فناوری، نقش داشته باشد و این خود می تواند به یک بازیگر کلیدی در توسعه اقتصادی و سهیم در تمدن بشری تبدیل گردد.