پروتئینی که مانند سنسور مثانه عمل می کند

خرید بک لینک: پژوهشگران آمریکایی در بررسی جدید خود دریافتند که یک پروتئین، نقش سنسور را برای مثانه دارد و به کنترل ادرار کمک می نماید.
به گزارش خرید بک لینک به نقل از ایسنا و به نقل از مدیکال اکسپرس، پژوهشگران “موسسه پژوهشی اسکریپس” (TSRI) آمریکا در بررسی جدید خود دریافته اند یک پروتئین که نقش سنسور را دارد، می تواند پر بودن مثانه را اعلام کند و به عملکرد عادی آن کمک نماید.
این کشف، پیشرفت مهمی در حوزه نوروبیولوژی بشمار می رود و شاید بتواند به ارائه درمان های بهتری برای کنترل مثانه و مشکلات مربوط به ادرار که بیشتر در افراد مسن پیش می آید، کمک نماید.
“کارا مارشال” (Kara Marshall)، پژوهشگر ارشد این پروژه اظهار داشت: ما در این پژوهش، نمونه های ادرار را مورد بررسی قرار دادیم و توانستیم بخش مهمی از نحوه عملکرد آنرا شناسایی نماییم.
مارشال و همکارانش در این پژوهش، بر پروتئینی موسوم به “PIEZO2” تمرکز کردند که می تواند کشش فیزیکی عضلات را تشخیص دهد. آنها دریافتند که PIEZO2 در سلول های مثانه بیان می شود و برای عملکرد درست مثانه هم در موش ها و هم در انسان ها لازم است.
پروتئین PIEZO2، پروتئینی است که در غشای خارجی سلول ها وجود دارد و هنگامی که با یک محرک برانگیخته می شود، سیلی از اتم های بارگیری شده را به درون سلول روانه می کند. این پروتئین ها معمولا در نورون های حسی پوست، مفاصل و اندام های دیگر وجود دارند و به نورون ها در سیگنال دهی به مغز کمک می کنند.
پژوهشگران در بررسی های خود دریافتند که PIEZO2 در اندام ها و بافت های متفاوتی بیان می شود. برای مثال، این پروتئین در بافت های ریه وجود دارد تا احساس کشش و تنظیم تنفس را امکان پذیر کند. در رگ های خونی، احساس فشار و در پوست، احساس لامسه را امکان پذیر می کند.
پژوهشگران در این پروژه، به بررسی افرادی پرداختند که همراه با جهش های ژنتیکی به دنیا آمده اند و فقدان عملکرد PIEZO2 در آنها دیده می شود. این افراد توانایی حس کردن همچون احساس پر بودن مثانه را ندارند و بنا بر این با مشکل کنترل ادرار رو به رو می شوند.
بررسی ها نشان داد که فقدان PIEZO2 در موش ها نیز همین اثر را به همراه دارد. موش های فاقد این پروتئین مانند انسان ها، مشکل کنترل ادرار پیدا می کنند.
پژوهشگران قصد دارند این بررسی ها را ادامه بدهند تا نقش نورون ها و سلول های مثانه و نحوه سیگنال دهی آنها به یکدیگر را درک کنند.
این پژوهش، در مجله “Nature” به چاپ رسید.

منبع: